آوا سادات  از داداشش سید اهورا 2 دقیقه بزرگتره و آوا سادات از داداشش سید اهورا 2 دقیقه بزرگتره و ، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 22 روز سن داره

دوقلوهای افسانه ای من

روزی که طبع شاعری مامان گل کرد

چهار روزه که آسمون یه ریز می باره و آسمون اینجا حسابی تند میباره !  اما بعد از بارون خیلی زیبا میشه و به نظرم نیمه دوم آبان به بعد هوای اینجا بهشتی میشه ..... اما متاسفانه آوا جون از بارون می ترسه و امروز که از خواب بیدار شد وقتی دید بارون قطع شده با خوشحالی در حالیکه هنوز چشمهاشو می مالید گفت "مامان بالون تموم شد؟" و من هم گفتم آره تموم شد و گفت "بالون نمت خوداست" (بارون نعمت خداست) و بعد از اینکه صبحانه خوردیم رفتم تا پارچه ای رو که زیر سفره به هنگام غذا خوردن دوقلوها پهن می کنم تو باغچه خونه بتکونم تا پرنده ها هم نصیبی از سفره مون داشته باشن که به قول دوقلوها "پلنده ها گوناه دالن" ( پرنده ها گن...
1 آذر 1392

شما را دوست میدارم

شما را به جاي همه کساني که نشناخته ام دوست ميدارم   برگرفته از " پل الووار ، ترجمه احمد شاملو " شما را به جاي همه کساني که نشناخته ام دوست ميدارم شما را به خاطر عطر نان گرم براي برفي که آب مي شود دوست مي دارم شما را براي دوست داشتن دوست مي دارم به جاي همه کساني که دوست نداشته ام دوست مي دارم شما را به خاطر دوست داشتن دوست مي دارم براي اشکي که خشک شد و هيچ وقت نريخت لبخندي که محو شد و هيچ گاه نشکفت دوست مي دارم شما را به خاطر خاطره ها دوست مي دارم براي پشت کردن به آرزوهاي محال به خاطر نابودي توهم و خيال دوست مي دارم شما&n...
30 آبان 1392

دیکشنری دوقلوها

  امروز دوقلوهای گل من دو سال و یازده ماه و دو روزشون شده ! دوقلوها به اصطلاح دیر زبون باز کردن و به نظر خودم اصلی ترین عاملش هم غربته و این که ما در اینجا ارتباط و معاشرت چندانی با دیگران نداریم و امتحان کردم روزهایی رو که با خانواده ام سپری شده  بچه ها کلمات بیشتری رو یاد گرفتند و آخرین بار هم شهریور که از تهران برگشتیم تقریبا بچه ها تو صحبت کردن روون شدند به هر حال هنوز هم شیرین زبانی کودکانه شون تمام نشده چون نمی تونن خیلی از کلمات رو درست ادا کنند خوشمزه صحبت می کنند ! اما بچه ها تغییراتشون در کل سریعه و خیلی اوقات آدم یادش میره که فرزندش در یکماهه گذشته چه تغییراتی داشته چون همونطور که گفتم این تغییرا...
30 آبان 1392

من و آقا سید

روز عید غدیره و چون دوقلوهای من هم سید هستند این پست رو به پدرشون و دوقلوهام  تقدیم میکنم ...... من نسبت به سیدها ارادت خاصی دارم و حتی  در زمان مجردی هم دوست داشتم همسر آینده ام سید باشه و حالا خیلی خوشحالم که همسرم  سید و مادر دوتا بچه سید هستم و خدا رو شکر میکنم   .                                                       " عید ...
2 آبان 1392

دخترم امانتی از خداوندگار عشق

دختر قشنگم تو امانتی هستی از طرف خداوندگار عشق به من و بابایی  و زندگیمون و ما با هم عهد بستیم که تا لحظه ی که توی این دنیا هستیم از تو و برادرت مواظبت و محافظت کنیم ٬ مهربونی و خوب بودن رو یادتون بدیم و هر چی عشق داریم نثار شما دو فرشته زندگیمون کنیم !  عسل بانوی من ..... دنیا و روزگاری که ما توش زندگی میکنیم  همیشه مثل این روزهای کودکی زیبا و آفتابی و سراسر مهربونی نیستند٬ گاهی با این چشمهای خوشگلت مجبوری چیزهایی از زندگی رو ببینی که اشکت رو دربیاره و یا با  تجربه های تلخی آشنا بشی که خدای ناکرده غصه رو مهمون ناخونده قلب رئوفت کنه ٬ گاهی تو زندگی روزهای سختی خواهی داشت ر...
19 مهر 1392

درباره دوقلوهای من

        من آوا (شیرین عسل)  در روز ۲۹ آذر ماه سال ۱۳۸۹ ساعت  ۱۰:۰۸ دقیقه صبح با قد ۴۸.۵ سانت و  وزن  دو کیلو ششصدوهشتاد گرم  و  دور سر ۳۸ سانت در بیمارستان نفت به دنیا اومدم ! من قل اول و فرزند اول مامان ناناز و بابا جیگرم و پنجمین نوه پدر بزرگ مادری و بیست وچهارمین نوه پدر بزرگ پدری ام هستم !  من اهورا (قند عسل )  در روز ۲۹ آدر ماه سال ۱۳۸۹ در ساعت  ۱۰:۱۰ دقیقه صبح در بیمارستان نفت با قد ۴۸.۵ سانت وزن ۲.۴۶۰ ...
11 مهر 1392

پرواز در آسمان خیال

فرشته های کوچولوی مامان ....... درسته  الان از حرفهایی که میخوام بزنم سردر نمی آرین اما در آینده (انشاالله) متوجه حرفهای امروزم میشین . خیلی از آدم بزرگ ها ازدواج (نی نای نانای ) رو قشنگترین و خاطره انگیزترین لحظه زندگی میدونن (من هم جز همین آدم ها بودم )اما شیرینی و قداست لحظه ای که انسان میفهمه قراره تا در آینده ای نزدیک موجود کوچکی از او متولد بشه قابل قیاس با هیچ لحظه و ساعتی نیست و این لحظه خاطره ای میشه که در تمام عمر ماندگاره ! وقتی در بعد ازظهر روز۲۷ اردیبهشت ماه سال ۸۹ از درب خروجی آزمایشگاه دکتر ..... شهر ..... بیرون اومدم گویی قدم بر کوچه های خاکی و نسبتا کثیف این شهر کوچک و محروم نمی گذاش...
10 مهر 1392